اين روزها اگر صداي اعتراض به زنداني كردن فعالين سياسي و مطبوعاتي به نسبت ابعاد دستگيري ها كمتر شنيده مي شه به خاطر اينه كه آنهايي كه هميشه به برخورد ها و بازداشت ها و به زندان انداختن ها اعتراض مي كردند، اكنون خود در زندان اند.
اگر امروز در بين فعالين سياسي كمتر صداي اعتراض به صداسيما را مي شنويم به خاطر اين است كه تاج زاده نيست تا به صراحت تمام رسانه ميلي را به نقد بكشد.
نبايد فراموش كنيم در زمانه اي كه اكثر اصلاح طلبان محافظه كاري پيشه كرده بودند و مصلحت را بر حقيقت ترجيح مي دادند، اين تاج زاده بود كه بي محابا نقد رهبري مي كرد.
نبايد فراموش كنيم از ميان همه اصلاح طلبان اين تاج زاده بود كه صريحاً به برخورد هاي تحت عنوان گشت ارشاد اعتراض كرد و از زنان چكمه پوش در مقابل سياسيان چكمه پوش دفاع كرد.
امروز نبايد به سادگي فراموش كنيم كه تاج زاده جز معدود افرادي بود كه بعد از ايجاد هر محدوديت و هر بازداشت سياسي اي لب به اعتراض مي گشود و موضع مي گرفت. چه دانشجوياني را كه منتقد اصلاح طلبان به قول خودشان حكومتي بودند را مي گرفتند، چه فعالين زنان را چه خبرنگاران و روزنامه نگاران و چه فعالين سياسي را با هر گرايش.
چند روز پس از دور اول با زداشت ها كه عده اي را آزاد كرده بودند و اخبار از آزادي فعالان سياسي و سران اصلاحات خبر مي دادند، همه جز دو نفر از فعالين اصلي اصلاح طلبان آزاد شده بودند. عبداله رمضانزاده و مصطفي تاج زاده. مي گفتند كه در موقع دستگيري رمضانزاده ، به شدت او را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند. رمضانزاده يك كرد ميهن پرست بود. كسي كه در نقد ملاحظه و مصلحت انديشي نمي كرد. او اين روزها هزينه اين ده، دوازده سال نقد و صراحت را در زندان و زير دستان بازجوها مي دهد. توي اين دو هفته هيچ كس حتي خانواده اش هم از او خبر درست و دقيقي ندارند.
يكي از دوستاني كه در طي اين بازداشت ها دستگير و آزاد شده بود از شنيدن صداي فرياد و شكنجه تاج زاده در سلول ها خبر مي داد، از اين كه امين زاده فرياد مي زده كه مصاحبه نخواهد كرد.
آن در حال پس دادن تصفيه حساب هاي نقد هايشان در اين يك دهه گذشته است. قدرت طلبان ديگر تاب نياوردند و شرايط پس كودتا را اماده براي تصفيه حساب ديدند.
تاج زاده را و همه آناني كه امروز هزينه دفاع از آزادي را مي دهند و خود در زندانند، فراموش نكنيم.
اگر امروز در بين فعالين سياسي كمتر صداي اعتراض به صداسيما را مي شنويم به خاطر اين است كه تاج زاده نيست تا به صراحت تمام رسانه ميلي را به نقد بكشد.
نبايد فراموش كنيم در زمانه اي كه اكثر اصلاح طلبان محافظه كاري پيشه كرده بودند و مصلحت را بر حقيقت ترجيح مي دادند، اين تاج زاده بود كه بي محابا نقد رهبري مي كرد.
نبايد فراموش كنيم از ميان همه اصلاح طلبان اين تاج زاده بود كه صريحاً به برخورد هاي تحت عنوان گشت ارشاد اعتراض كرد و از زنان چكمه پوش در مقابل سياسيان چكمه پوش دفاع كرد.
امروز نبايد به سادگي فراموش كنيم كه تاج زاده جز معدود افرادي بود كه بعد از ايجاد هر محدوديت و هر بازداشت سياسي اي لب به اعتراض مي گشود و موضع مي گرفت. چه دانشجوياني را كه منتقد اصلاح طلبان به قول خودشان حكومتي بودند را مي گرفتند، چه فعالين زنان را چه خبرنگاران و روزنامه نگاران و چه فعالين سياسي را با هر گرايش.
چند روز پس از دور اول با زداشت ها كه عده اي را آزاد كرده بودند و اخبار از آزادي فعالان سياسي و سران اصلاحات خبر مي دادند، همه جز دو نفر از فعالين اصلي اصلاح طلبان آزاد شده بودند. عبداله رمضانزاده و مصطفي تاج زاده. مي گفتند كه در موقع دستگيري رمضانزاده ، به شدت او را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند. رمضانزاده يك كرد ميهن پرست بود. كسي كه در نقد ملاحظه و مصلحت انديشي نمي كرد. او اين روزها هزينه اين ده، دوازده سال نقد و صراحت را در زندان و زير دستان بازجوها مي دهد. توي اين دو هفته هيچ كس حتي خانواده اش هم از او خبر درست و دقيقي ندارند.
يكي از دوستاني كه در طي اين بازداشت ها دستگير و آزاد شده بود از شنيدن صداي فرياد و شكنجه تاج زاده در سلول ها خبر مي داد، از اين كه امين زاده فرياد مي زده كه مصاحبه نخواهد كرد.
آن در حال پس دادن تصفيه حساب هاي نقد هايشان در اين يك دهه گذشته است. قدرت طلبان ديگر تاب نياوردند و شرايط پس كودتا را اماده براي تصفيه حساب ديدند.
تاج زاده را و همه آناني كه امروز هزينه دفاع از آزادي را مي دهند و خود در زندانند، فراموش نكنيم.
No comments:
Post a Comment